حدود دو ساعتی میشه که صفحه یادداشت جدید روبروم بازه اما نمی دونم از چی و از کجا بگم . چندین موضوع و کلی حرف دارم برای گفتن و بیشتر از این ها حرف دارم برای نگفتن ! اما از هر کدوم که می خوام شروع کنم به گفتن ، واژه ها از ذهنم فرار می کنند و اجازه مرتب شدن نمی دن . ولی می خوام موضوعی رو با شما در میون بذارم که سه روزه خواب و خوراک رو ازم گرفته و من هنوز نتونستم با کسی در این باره صحبت کنم . مسئله ای که داره منو از وجدان درد می کشه .
سه روز پیش ، ساعت 6:30 صبح داشتم از خیابون خاکفرج می رقتم که......یه دفعه خورد به ماشین . به خدا تقصیر من نبود . من خیلی فرمونو چپ و راست کردم اما اون از جلوی ماشین نرفت کنار ، اصلاً انگار قصد خود کشی داشت ، یا نمی دونم شاید صبح زود بوده و اون هنوز خواب آلود . من خیلی تلاش کردم که بهش نزنم اما اون محکم خورد به شیشه ماشین و پرت شد روی زمین . من خیلی ترسیدم .واااااای وقتی یاد اون صحنه ای می افتم که به شیشه ی جلو برخورد کرد ، یاد اون صدای وحشت ناک که می اقتم نمی تونم خودم رو کنترل کنم و لا ینقطع اشک می ریزم . اما به خدا تقصیر من نبود ،من حتی جرات نمی کنم به این جوجه های کوچولوی رنگی که اول بهار میان دست بزنم چه برسه به اینکه بخوام بکشمشون . باور کنید اون خودش خورد به ماشین . من سه روز پیش حق حیات رو از یه موجود زنده گرفتم ، سه روز پیش من حق پرواز کردن رو از یک یا کریم معصوم گرفتم . من سه روز پیش یکی از یا کریم های آسمون خدا رو روی زمین کشتم و فرار کردم .من ترسیده بودم .امروز وقتی از خیابون خاکفرج رد می شدم ( مجرم بالاخره به محل جنایت بر می گرده ) دیدم یا کریما و کبوترا براش تو آسمون حجله زدن .دیدم پرای همشون سیاه شده و همشون عزا دارن . اما به خدا تقصیر من نبود ، من نمی خواستم این اتفاق بیافته ... سه روزه که اون صحنه از جلوی چشمام کنار نمی ره ، ولی دیگه نمی تونستم نگم به کسی .دارم اعتراف می کنم که من یه یا کریم رو کشتم اما حالا می گید چی کار کنم ؟ کی به خون خواهی اون یا کریم بلند میشه ؟ چقدر باید دیه بپردازم ؟ اصلاً به کی باید بدم مبلغ دیه رو ؟ چند وقت حبس ؟ حکم من چیه ؟ نکنه خدا به هوا خواهی یا کریم پاک و معصوم بخواد...وای بر من !!!
راستی کسی می دونه حکم شرعی این اتفاقا چیه ؟