در مورد بند 5 قبلا توضيح دادم و نيازي به تکرار نيست
در بخش ابتدايي بند 6 که مربوط به قتلهاي زنجيره ايست در بند 2 توضيح دادم اما در مورد وکيل مقتولين ... جهت استحضار سرکار از مسائل حقوقي ، وکيل در زمان انجام وظايف شغلي در پاره اي از موارد واجد نوعي مصونيت قضائيه به عنوان مثال در صورتي که ادعاي موکل وي به اثبات نرسه تنها موکل ايشان در صورت اعاده حيثيت پيگرد قضائي دارد لکن اين پيگرد به هيچ عنوان به وکيل شخص تعميم نميابد که اگر اينطور بود تا به حال بيش از نيمي از وکلاي ايراني بايد در زندان به سر ميبردند !
متاسفم که مجبورم بابت مسائل اوليه حقوقي توضيح دهم و نيز در حقوق اهميت نداره که مسائل امنيت يک نظام سياسي مطرح باشه در حقوق آنچه که هست اصل حقوقه نه مصلحت يک نظام !
در بند 7 شما بخوانيد که آن ادعاست تشکر من رو بابت اينکه سخنم رو به گفتگوهاي درون تاکسي تشبيه کرديد پذيرا باشيد فقط حافظه تاريخي ملت شخصيتهاي بسيار برجسته و خدوم نظام نظير جناب خلخالي ! رو از ياد نخواهد برد.
در بند 8 مايلم 2 نکته رو عرض کنم که ذهنيت شما ناظر بر غير سيستماتيک بودن شکنجه در ساختار امنيتي دستکم مورد بازنگري قرار بگيره
حدود 300 ساعت بازجويي فجيع که فيلمبرداري از آن در اتاقهاي ويژه صورت گرفت بازجويان ميدانستند که اگر رفتار آنان با همسر سعيد امامي غير معمول و نامتعارف بود اين فيلمبرداري زماني کار دست آنان خواهد داد ولي با خيالي آسوده به فيلمبرداري به همراه رفتارهاي زننده خود ادامه دادن سوال اينجاست که اگر آنان اين رفتارها را در چارچوب سازماني خود نامتعارف و غير قانوني ميدانستند آيا باز هم اقدام به فيلمبرداري ميکردند که توسط مسولين وزارت مورد بازخواست قرار گيرند؟
پاسخ در خود سوال قرار داره که جز متعارف و قانوني دانستن شکنجه هاي اينچنين در وزارت نمي توانست به فيلمبرداري منجر بشه
آنچه که باعث شد حکومت رو به برخورد با بازجويان مجاب کنه نه دلسوزي با قرباني بلکه به علت درز بخشي از فيلم بازجويي به خارج از وزارت بود فيلمي که پس از پخش آن در سطح جامعه بلافاصله همه مسولين بدليل فشار افکار عمومي ناچار از محکوم کردن آن بر آمدن.
در بند 9 بله ميتواند تنها جوابي براي کساني باشد که شاه را فرشته ! جلوه ميدهند