بند 3 سخن شما به آزادي سياسي اختصاص دارد آزادي سياسي را در گرو قانون قرار داديد خوب همان استدلال که در بند 1 اشاره کردم اينجا نيز صادقه يعني بدون واکاوي قوانين فعلي نميتوان آزادي سياسي رو به قيد قانوني منوط کرد که ممکنه آن قانون خود دچار مشکل باشه ...
شما بر روي حقوق کار کرديد ؟ بگذاريد از علم حقوق براي شما مستنداتي بياورم:
مي توانيد به کتاب حقوق بين الملل اسلامي تاليف دکتر خليل خليليان دفتر نشر فرهنگ اسلامي صفحات 29 الي 31 رجوع کنيد براي سهولت کار شما خودم بدان در تفکيک حقوق به 2 بخش استناد ميکنم. در حقوق 2 مکتب اصالت وضع(Positivism )
و اصالت عين ( ivism) وجود داره در اصالت وضع قوانين و حقوق بر اساس اراده برترين مقام يک جامعه تدوين ميشه و اراده سيستم به مثابه نيروي سازنده حقوق و قانون عمل ميکنه حال آنکه در مکتب اصالت عين حقوق پديده اي ناشي از اراده حکومتي نيست بلکه زادگاه آن زمينه هاي مستقل هستند حتي پيش از آنکه حکومتي شکل پيدا کنه. آزادي سياسي نيز به مثابه يکي از مصاديق حقوق ريشه در اراده دولت نداره بلکه پديده اي ارزشمند با خاستگاهي خارج از اراده قوانين حکومتيه لذا به رغم تلاش حکومتهاي ايدئولوژيک ، آزادي سياسي فارغ از قوانين فائقه حکومتي بر خلاف گفته شما ارزشمنده و ارزش آن با معيار قوانين يک حکومت سنجيده نميشه لذا سخن صريح شما که ( آزادي هاي سياسي که با قوانين کشور در تعارض باشند اساسا هيچ ارزشي ندارند) ريشه در هيچيک از علوم حقوقي و سياسي نداره.
بند 4
من براي 1367 به تصاويري استناد نکردم که شما آنرا فاقد وجاهت معرفي کرديد و به تصور خود درصدد نقض سخن من اقدام کرديد ! در تابستان هر سال سالگرد آن قتل عام توسط صدها آشناي نزديک قربانيان در منطقه خاوران برگزار ميشه تصور نميکنم براي شما که اينقدر مشتاق حقيقت هستيد اندکي مشاهده ميداني در تابستان در آن منطقه دشوار باشه شايد شما تصور ميکنيد خانواده هاي آنان براي فرزندان خيالي خود در آن گورستان دسته جمعي تحت تدابير امنيتي حکومتي سالانه تجمع ميکنند ! شما اگر انگيزه حقيقت داريد خود براي ملاقات آنان در تابستان اقدام کنيد اين مشکل من نيست که حکومتهايي که قتلهاي سياسي را صورت ميدهند خود در تريبون هاي رسمي اعلان نميکنند.
در ادامه بند 4 تعجب ميکنم از شما ، جمله اي گفتيد ( ... نه گناهي از دوش آمريکا برداشته مي شود و نه ...) اين روش که مخالفين و منتقدين را جمهوري اسلامي به وابستگي به خارج از ايران متهم ميکند ريشه دار است اما متاسفانه چنين روش فرافکنانه اي به حاميان ج.ا.ا نيز تسري يافته ، جهت اطلاع سرکار عرض ميکنم آنقدر قدرت ذهني بالايي نياز ندارد که ميان منتقدين ج.ا.ا با همراهان آمريکا الزاما همراهي باشد مگر ذهن کساني که جز اين باور ندارند که هر فردي در تعارض با ج.ا.ا همواره موافق آمريکاست !