• وبلاگ : ضحي
  • يادداشت : فالي به نيت او
  • نظرات : 6 خصوصي ، 22 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     

    سلام

    خيلي خشگل مينويسينا

    ولي اگه ناراحت نميشين بگم كه قالبتون يه جوريه.نمي دونم شايد با سليقه ي من جور نيست.به هر حال استفاده كردم .

    راستي خيلي وقته كه لينكتون كردم شما هم اگه دوس داشتين مارو لينك كنين. البته ما رو كه نه وبلاگمونو

    بسم الله

    سلام عليكم

    تقديم به مريم را آزاد كنيد ...

    لطفا خفه خون بگيريد . شمايي كه دوست داريد زن رو تبديل به مرد كنيد . شمايي كه خودتون هم نمي فهميد دشمن حقوق زنان هستيد . شما كه شعور تمايز بين برابري و تشابه رو نداريد ؟

    چقدر از قانون تشابه حقوق مي دونيد كه اينطور مزخرف مي گيد ؟

    در چند تا كشور اين قانون تصويب شده ؟

    يه مشت عوضي مثل شما هستند كه استفراغات عقايد غرب رو نشخوار مي كنند .

    و مدنيته مثالي است از حماقت و انسان مدرن نمونه اي از احمق . كه شامل حال شما هم مي شه .

    والسلام .

    باسلام به دوست عزيزم: ازت خواهش ميکنم به اين وب لاگ سر بزني و اين اخبار رو بخوني و نظرت رو اعلام کني .از لطف و محبتت ممنون ميشم و به اميد ديدارت.[گل]
    باسلام به دوست عزيزم: ازت خواهش ميکنم به اين وب لاگ سر بزني و اين اخبار رو بخوني و نظرت رو اعلام کني .از لطف و محبتت ممنون ميشم و به اميد ديدارت.[گل]
    باسلام به دوست عزيزم: ازت خواهش ميکنم به اين وب لاگ سر بزني و اين اخبار رو بخوني و نظرت رو اعلام کني .از لطف و محبتت ممنون ميشم و به اميد ديدارت.[گل]

    مريم حسين خواه را آزاد کنيد مگر اينجا فلسطين است مگر اينجا اسرائيل حکومت ميکند از چه ميترسيد از چه ؟ از حقوق زنان ميترسيد آري اين پاسخ شماست به دردهاي زنان ايران

    هر گاه از بي حقوقي زنان مي گوييم نفقه و مهريه را به رخ مان مي كشند، همه با اين جمله آشناييم که« با داشتن اين ها ديگر چه مي خواهيد؟!) «مرد اگر بخواهد نفقه نمي دهد» و هيچ قانون و دادگاهي نمي تواند او را وادار به پرداخت نفقه كند و نبايد حقوق بديهي اي همچون برابري در ديه، ارث، شهادت، حق داشتن طلاق، ... را به بهانه داشتن نفقه و مهريه اي كه گرفتن آن گاه ناممكن مي شود ناديده گرفت.

    مريم را به خاطر خدا آزاد کنيد از زندان سياه اوين

    کدام روزنامه نگاري درکشور وجود دارد که بتواند سند يک صدميليون توماني تهيه کند؟”‏

    اين بخشي از سخنان شهاب ميرزايي، همسر مريم حسين خواه فعال اجتماعي است که براي ‏آزادي همسرش، وثيقه اي صدميليون توماني تعيين شده است. وثيقه اي که به گفته وي خانواده مريم عملا قادر به ‏پرداخت آن نيستند.

    اتهام اين فعال اجتماعي، فعاليت در سايت هاي زنستان و تغيير براي برابري است. به گفته همسر حسين خواه وي ‏روز شنبه به مدت چهار ساعت بازجويي شد و از وي خواستند روز بعد با اسامي همه کساني که درسايت هاي ياد ‏شده فعاليت مي کنند باز گردد. او روز يکشنبه به دادگاه انقلاب رفت و به مسئولان گفت:‏‎ ‎‏”من چنين کاري را ‏نمي توانم انجام بدهم. همه کساني که در اين سايت ها فعاليت مي کنند، داراي مشخصاتي هستند که در دسترس همه ‏است و لازم است يکي ديگر اسم آنها را اعلام کند. همه چيز شفاف است و هر کسي هم با اسم واقعي خودش کار مي ‏کند.” مسئولان دادگاه هم وقتي با اين برخورد روبرو شدند، به دليل “عدم همکاري” وي را روانه زندان کردند.‏

    همسرحسين خواه مي گويد:‏‎ ‎‏”وکلا مي گفتند که وقتي ‏خودش شنبه رفته و يکشنبه هم برگشته، چنين آدمي فرار نمي کند. صد ميليون وثيقه براي کسي است که احتمال ‏فرار کردن دارد. او که مجرم جنايي نيست. جرمي هم مرتکب نشده ولي اگر هم شده چنين وثيقه اي تناسبي با آنچه ‏آنها ادعا مي کنند ندارد.”

    سلام ... ما خويش را فراموش كرده‏ايم ... فراموش كرده‏ايم ما همه از يك پدر و مادريم ، فراموش كرده‏ايم خالق همه‏ي يكي است ، فراموش كرده‏ايم كه فردا خواهيم مرد!!!!!!!!!!!

    سلام ضحي

    مي دوني چيزي كه نوشتي يعني چي ؟

    تا حالا شده مزه سرما را تو وجود يكي ديگه بكشي ؟

    راستش يك دفعه من از يك دختر كوچولو 4 تا كيك خريدم

    توي يك مغازه اومد جلو و گفت : عمو يك كيك مي خري ؟

    روسري نازش ، نجابتش ، معصوميتش ، با تمام وجود دنيا رو روسرم كوبيد

    گريه مي كردم ، گريه !

    حدود دو سال از آن موضوع مي گذره ولي هنوز طعم كيكهايي كه مادر اون دختر درست كرده بود و دختر كوچيكش مي فروخت از زير زبونم بيرون نرفته

    اي كاش همه كيك هاش را خريده بودم

    اي كاش مي تونستم بدون اينكه منتي براش باشه كمكش كنم

    آخه مگه اون 8000 توماني كه باسه كيكهاي روهم 1000 تومانيش دادم چقدر به من ضرر زد ؟ شايد به اندازه هزينه نصف يك ساعت از كلاس خصوصيام . ولي الان دو سال هر وقت يادش ميوفتم اشكم در مياد

    خدا ناصر عبداللهي را بيامرزه خوب تفسير كرد اين موضوع را

    دعا كنيم كه بيايد

    كسي كه منجي فقر است و مايه ي ايسار

    يا حق

    سلام..چقدر قشنگ.....
    چقدر اين پستت به جوابي كه باسم نوشتي...نزديك بود...
    معرفت هست ولي كمياب...!!!
    شرمنده كه دير به دير ميام...آخه كم كم ميام نت...ديگه ..خودت كه ميدوني...
    به
    قول كوثر....در پناه ايزد يا ساقي كوثر

    سلام دوست عزيز

    جامعه مجازي منتظران حضرت مهدي (عج) افتتاح گرديده است !

    و ما منتظر همکاري صميمانه شما دوست عزيز و گرامي هستيم .

    اللهم عجل لوليک الفرج

    به اميد ديدار

    http://mahdiclub.ir

    سلام

    درست بوده ژس برگه هاي فالش و ميشه به اين فال خيابونيام ميشه اعتماد كرد

    دو پست قبلترتون هم كه عالي بود

    يا حق

    + تهاني 

    يا رفيق!

    ...يه استادي داشتم كه مي گفت اگه واقعن به يه چيزي شاكي هستيد با خودتون عهد ببينديد كه هر روز، هر هفته، هر ماه، هر سال يه مقدار معيني براي مبارزه باهاش وقت و هزينه صرف كنين. به خودتون بگيد من ربع در آمد ماهانه ام رو صرف مبارزه با فقر، با بي سوادي، با ظلم مي كنم همين طور 7 ساعت از وقتم رو در هفته. در مورد راهي كه قراره پول و وقتتون توش خرج بشه هم دقت كنين. اون وقت مي بينين كه با همون پول كم و وقت اندك چه كارهاي بزرگي كرديد. بزرگترين حركت ها اين جوري شروع شدن...

    يا علي مددي!

    سلام خانمي

    ناراحت نشي ها!

    ولي من فكر مي كنم نه حق تو اينه

    و نه حق پسرك اون!

    بسم الله

    سلام

    شرمنده يه مقدار كار هام زياد شده بود امتحانات ميان ترم هم روش نمي شه خيلي وب خوني كنم .

    ولي راجع به پست :

    يه مدتي بد حالمون تو قوطي بود بنابر صدها دليل كه بي خيل .

    براي آرامش اعصاب فعاليت ما اين شده بود كه شب هاز از ساعت 9 الي 12 مي زديم بيرون و مي رفتيم پارك محلو شروع مي كرديم به نگاه كردن زندگي ملت يه مطالبي هم برا خودمون مي نوشتيم تا بشه درس عبرت خودمون و بعد مي يومديم خونه و براي اينكه به خودمون اثبات كنيم كه نه ما از روشنفكر ها چيزي كم نداريم يه قهوه مي زديم كه نمي دونم چرا بلافاصله خوابمون مي برد ؟

    در ساعت 11 يكي از اين شب ها در گوشه پارك نشسته بودم كه يه دختر با سه تا پسر رصد شدن و در همين هنگام بود كه سوژه اصلي پيدا شد . يه پسر 11 ساله اهل كرج به اسم امير كه داشت اسفند دود مي كرد رفت سمت اين چهار تا ( همشون هم خوش تيپ و بچه مايه ) همشون شروع كردن به گشتن و اعلام عمومي تو جيبشون برا پيدا كردن پول خورد و هر كدوم هم چند تا پول خورد با كلي كرم و اين احوالات گذاشتن كف دست پسره . برام جالب شد پسره رو صدا كردم (اون روز هم تو جيبم 600 تومن بيشتر نداشتم) با هاش يه حال و احوالي كرديم و اسم و سن و محل زندگي و خلاصه آمار گيري يا همون فضولي بعد هم 500 تومني رو دادم بهش و صد تومني رو هم نگه داشتم برا خودم ( اين يعني كفگير ما چون آخر ماه بود خورده بود ته ديگ) تنها دليلي هم كه 500 تومن رو دادم اين بود كه از حركت اون بچه مايه ها حالم بهم خورد كه تو يه چرخ زدنشون 30 - 40 هزار تومن خرج مي كنن و اينجا كه مي رسن ياد پول خورد هاي ته كيفشون مي افتن تازه با كلي كرم يعني چي ؟ يعني اينكه اين حركت رو نذاريد به حساب كار خدا پسندانه . امير چهارمين دوست خيابان گرد كوچيك من بعد از آرش و شاداب و يه دختر 6 ساله كه هر چي فكر مي كنم اسمش رو يادم نمي ياد بود .

    تف به اين زندگي كثيف . هر چي بيشتر دستم تو جيبم مي ره كرم كمترم رو بيشتر مي بينم . هميشه از خدا خواستم پولدار نشم . تا همين كه هستم باشم تا بتونم با آرش و شاداب و امير و ... رفيق بشم . تا بهشون نخندم . تا يتونم يه مسير 10 كيلومتري رو به خاطر پول نداشتن پياده بيام و ناراحت نشم . خدايا پول تو دستم اضافه نباشه .

    بعد هم به حسن آقاي اجرايي : ببخشيد شايد بي ادبي بشه ولي از فقر چي مي دوني كه راجع به رضايت حرف مي زني يه صبح تا شب تو اين هوا بيرون بمون تا بفهمي رضايت يعني چي . غرق چرنديات روانشانسي شدن به هيچ دردي نمي خوره و دردي رو هم دوا نمي كنه . به چي چسبيديد ؟ مي خوايد با دو تا كلمه بچه اي رو كه داره به جاي درس خوندن تو خيابون هاي سرد فال مي فروشه از زندگي راضي كنيد ؟ اگر تونستيد التماس دعا ...

    شرمنده ...

    در پناه مهدي (عج)

    يا علي ابن ابي طالب (ع)

    از ما كاري بر نمياد جز غصه خوردن از اونايي كه كاري بر مياد .........
       1   2      >